loading...
سايت فسقلي | عاشقانه , سرگرمي , اس ام اس , جوك , فال و...
آخرین ارسال های انجمن
Admin بازدید : 189 دوشنبه 02 مرداد 1391 نظرات (0)
باور کنید که این زیبا و پاکترین عشق دنیاست!! +عکس

تنر نام یک ماده سگ نابینا و پیر است که صاحب خود را چندی پیش از دست داد، تقریبا زندگی خود را تمام شده می دید که از روی خوش شانسی با سگی نر به نام بلر که هم نژاد خودش بود مواجه شد.
Admin بازدید : 140 جمعه 29 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
شعر و متن های عاشقانه و بسیار زیبا
میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من

به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

گذشته در چشمانم مانده است

عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است

چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی

صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم

که نفهمی هنوز هم دوستت دارم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته

آسمان پر باران چشم هایم

بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه

بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد

وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نمیشه که تو باشی من و من عاشقت نباشیم
فاصله را معنا کن با کتابی که زبانش آمدن است …
دست بر دیوار سیمانی بکش لمس قلب من به همین آسانی است …
بیراهه ای که به کوچه ی عشق می رسید اشتباه نبود راه را اشتباه آمده بودم پشیمان نیستم!
راهنما شده ام …. ‌

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

از فکر من بگذر خیالت تخت باشد
من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد
این من که با هر ضربه ای از پا در آمد
تصمیم دارد بعد زا این سرسخت باشد
تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد
تصمیم دارد هم بسوزد ،هم بسازد

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه میکنی اگر او راکه خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد
رها کند برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد
رها کنی بروند تا دوتا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
گلایه ای نکنی ، بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که نه…!!نفرین نمیکنم که مباد
به او که عاشق او بوده ام زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زمان آن برسد

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم
حتی اگر به دیده رویا ببینیم

من صورتم که به صورت شعرم شبیه نیست
بر این گمان مباش که زیبا ببینم

شاعر شنیدنی ست ولی میل،میل ِ توست
آماده ای که بشنوی ام یا ببینیم ؟

این واژه ها صراحت ِ تنهایی من اند
با این همه مخواه که تنها ببینیم

مبهوت می شوی اگر از روزن ات شبی
بی خویش در سماع غزل ها ببینیم

یک قطره ام و گاه چنان موج می زنم
در خود که ناگزیری دریا ببینیم

شب های شعر خوانی من بی فروغ نیست
اما تو با چراغ بیا تا ببینیم

از : محمد علی بهمنی

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند

سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند

آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند

نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند

از : کاظم بهمنی

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

خواب و خیالنازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد

خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

برای کنار هم گذاشتن واژه ها٬

دست قلمم بیش از آنچه فکر کنی خالی است…

و بیش از آنچه فکر کنی احساس می کنم به نوشتن مجبورم !

شاید این هم خاصیت ِ داشتن این صفحه ی مجازی است ؛

میان جاده که می آمدم ، سرم پر از فکر بود

فکرهایی از آن دست که به هر نیمه ای که می رسیدم

احساس می کردم بیش از این رخصت پیش رفتن ندارم

چیزهایی مثل ِِ

آینده

رفتن

ماندن

حالا اما اندیشه ای نیست برای به واژه آوردن..

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

کسی را می‌خواهم، نمی‌یابمش

می‌سازمش روی تصویر تو

و تو با یک کلمه فرو می‌ریزی‌اش

تو هم کسی می‌خواهی، نمی‌یابیش

می‌سازی‌اش روی تصویر من

و من نیز با یک کلمه …

اصلا بیا چیز دیگری نسازیم

و تن به زیبایی ابهام بسپاریم

فراموش شویم در آن‌چه هست

روی چمن‌های هم دراز بکشیم

به نیلوفرهامان فرصت پیچش بدهیم

بگذار دست‌هایم در آغوش راز شناور شوند

رویای عشق در همین حوالی مبهم درد است شاید!

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

تمام راهها را بسوی جاده ی تنهایی می پویم

و در اضطراب گلبوته های جدایی ,

چشمانم را بسوی صداقت پروانه های شهر عشق , آذین می بندم .

به تو فکر می کنم که چگونه در گلزار وجودم , آشیان کردی

و بر تاروپود تنم حروف عشق را ترنم نمودی .

پس باورم کن که به وسعت دریا و به اندازه ی زیبایی چشمانت
هنوز در من شمعی روشن است .

و من…

در انتهای غروب , نگاهم را بسوی مشرق چشمانت دوخته ام

تا مگر بازتاب صداقتمان در دستان

تو تجلی کند ….!!!

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

میدونی چرا میگن” دلت دریا باشه”
وقتی یه سنگو تودریا میندازی
فقط برای چند ثانیه اونو متلاتم میکنه
وبرای همیشه محو میشه
ولی اون سنگ تا ابد ته دل دریا موندگاره
وسعی می کنم مثل دریا باشم
فراموش کنم سن… که به دلم زدن
با اینکه سنگینی شونو برای همیشه روی سینه ام حس می کنم.

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

چرا گریه کنم وقتی باران ابهت اشکهایم را پاک کرد و سرخی گونه هایم را به حساب روزگار ریخت.

چرا گریه کنم وقتی او بغض عروسکی دارد و همیشه این منم که باید قطره قطره بمیرم.

چرا گریه کنم وقتی بر بلندی این ساده زیستن زیر پا له شده ام.

چرا گریه کنم وقتی باد بوی گریه دارد و برگ بوی مرگ.

چرا گریه کنم وقتی عاشق شدن را بلد نیستم تا به حرمت اندک سهمم از تو اشک بریزم.

چرا گریه کنم وقتی تبسم نگاهت زیبا تر است………

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

سلام مــاه مــن !

دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود …!

گفتم بیایم سراغ ِ خودت ..

احوال مهتابیت چطور است ؟!

چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن ؟!

چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمت های مــن ؟!

چه خبر از تمام آن ستاره هایی که بی من شمردی و من بی تو ؟!

چقدر نیامده انتظار خبــر دارم ؟!

چه کنم دلم بــرای تمــام مهــربانی هایت لک زده است !

راستی ، باز هم آســمان دلت ابری است یا ….؟!

می دانم ، تحملم مشکل است …. اما خُب چه کنم؟!

یک وقت خســته نشوی و بــروی مــاه دیگری شود …. هیچ کس به اندازه مــن نمی تواند آســـمانت باشد !

تو فقط ماه من بمون و باش !

ماه من !

مراقب خاطراتمان ، روزهای با هم بودنمان .. خلاصه کنم بهونه موندنم مراقب خودمون باش !

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست

بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست

وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …
Admin بازدید : 153 جمعه 29 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
ارتباط عشق با چهره ی شما
پژوهشگران می گویند که با نگاهی به چهره افراد می توان دریافت که نسبت به رابطه با جنس مخالف خود چه طرز فکر و رفتاری دارند.

پژوهشگران دانشگاههای ابردین و سنت اندروز در اسکاتلند و دورهام در انگلستان در تحقیق مشترکی که انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که مردها عموما زنهایی را ترجیح می دهند که از برقراری رابطه جنسی کوتاه مدت رویگردان نیستند. در حالی که زنها مردانی را ترجیح می دهند که بتوانند با آنها رابطه ای طولانی برقرارکنند.

در این پژوهش که گزارش آن در ژورنال “تکامل و رفتار انسانی” منتشر شده، چهره ۷۰۰ نفر که بین ۲۰ تا ۲۹ سال سن داشته اند بررسی شده است.

محققان می گویند که افراد می توانند با در نظر گرفتن بعضی ویژگیهای ظاهری و با توجه به نوع رابطه ای که ترجیح می دهند داشته باشند، شریک زندگی شان را آگاهانه تر انتخاب کنند.

در این پژوهش به داوطلبان شرکت کننده در تحقیق، تصاویری از چهره های زنان و مردانی از گروه سنی یاد شده نشان داده شد و بعد آنها می بایست عکس فردی را انتخاب کنند که به اعتقاد آنها از رابطه ای کوتاه مدت استقبال می کند.

همچنین از شرکت کنندگان خواسته می شد از میان عکسها، عکس جذابترین فرد را برای رابطه ای کوتاه یا طولانی انتخاب کنند و بگویند که کدام چهره از نظر آنها زنانه تر یا مردانه تر و در مجموع جذابتر است.

داوریهای غریزی
پژوهشگران که عقاید واقعی صاحبان تصاویر را نسبت به روابط عاشقانه، پیشاپیش از طریق پرسشنامه بدست آورده بودند، در مرحله بعد، نظرات شرکت کنندگان را با آنچه در پرسشنامه ها نوشته شده بود مقایسه کردند. این مقایسه آنها را متقاعد کرد که حدس و گمان بسیاری از شرکت کنندگان درست بوده و حس غریزی آنها به آنها راست گفته است.

زنهایی که با ایجاد رابطه کوتاه مدت مشکلی نداشته اند، معمولا از نظر شرکت کنندگان جذاب بوده اند.
بر اساس قضاوت شرکت کنندگان در این تحقیق، مردانی که روابط کوتاه مدت را ترجیح می دهند اغلب کسانی هستند با ظاهری مردانه، چانه برآمده، بینی درشت و چشمهای ریز.
 
دکتر لیندا بوتروید، استاد دانشکده روانشناسی در دانشگاه دورهام به بی بی سی گفته است: “این مطالعه نشان می دهد که ما می توانیم در روابط مان با دیگران از قضاوتهای غریزی خود استفاده کنیم. این قضاوتها همیشه درست نیستند اما راهنمای مفیدی هستند.”

دکتر بوتروید یادآور شده که برداشت اولیه آدمها نسبت به هم بر اساس ویژگیهای ظاهری شان، تا حدی در ارزیابی آنها از فردی که می خواهند با او رابطه عاشقانه داشته باشند و یا فردی که او را به چشم رقیب عشقی خود می نگرند، تاثیرگذار است.

محققان می گویند که افراد می توانند با در نظر گرفتن بعضی ویژگیهای ظاهری و با توجه به نوع رابطه ای که ترجیح می دهند، شریک زندگی شان را آگاهانه تر انتخاب کنند.

دکتر بن جونز، استاد دانشگاه ابردین که ازمحققان این پژوهش بوده است می گوید: “بسیاری از مطالعات پیشین نشان داده است که بخش عمده ای از قضاوتهای مردم نسبت به دیگران، از قضاوت راجع به سلامت افراد گرفته تا میزان برونگرایی و درونگرایی آنها، بر اساس چهره انجام می شود.

اما این اولین مطالعه ای است که نشان می دهد مردم در نوع رابطه عاشقانه ای که خوشایند آنها باشد، نسبت به ویژگیهای چهره فرد مورد نظرشان حساسند.”

بر اساس یافته های این تحقیق، زنها از مردانی که در روابط جنسی بی بند و بارند رویگردان هستند و این نوع مردها را نه برای رابطه ای موقت و نه رابطه ای بلند مدت، جذاب نمی دانند.
Admin بازدید : 115 جمعه 29 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
آغازهایی به رنگ عشق
طلوع نور، همراه است با آغازی که برای هرکدام از ما رنگ و طرحی منحصر و مخصوص به خود دارد. از خانه بیرون می‌زنیم؛ صبحانه‌خورده یا نخورده، شاد یا غمگین، باانرژی یا بی‌حال و کم‌رمق؛ در تمام حالت‌های ممکن، از خانه به قصد رفتن به محل کار خارج می‌شویم و در این بیرون‌آمدن از یک محیط و وارد‌شدن به محیطی دیگر، عملاً یک‌سری تغییرات، ما را دچار خود خواهد نمود؛ محیط گرم و صمیمی خانه و دنیای خارج از آن با مختصات ویژه و مخصوص به خود.
 
هر کدام از ما وقتی قدم در محیط بیرون از خانه می‌گذاریم، بخشی از تابلوی آن‌روز و یا تکّه‌ای از پازل جامعه را کامل می‌نماییم؛ تابلویی با هزاران‌هزار تکّه که هریک از ما به آن حس و وجود می‌بخشیم. شما خودتان در لحظاتی کوتاه، تصور نمایید که اگر آدم‌هایی اخمو، گیج و گنگ و ناراحت و عصبانی با بی‌حالی تمام خواسته باشند این پازل را کامل نمایند، چه اتفاقی می‌افتد و سرنوشت آن تابلو چه خواهد شد؟!

هر کدام از ما، عادات مخصوص به خود را داریم؛ دیر یا زود خوابیدن، فضایی که برای خوابیدن انتخاب می‌نماییم و... در جهت مقابل، تمام آدم‌ها بیدارشدن‌شان هم تابع برخی عادت‌ها و تکرارهایی‌ست که بر اثر کثرت انجام، به یک تیپ شخصیتی تبدیل شده‌اند.
 
بیدارشدن در ساعات مختلف، فارغ از آن‌که سحرخیزی را همیشه باید درنظر داشته باشیم، یک مسأله‌ی کاملاً طبیعی و فردی‌ست که در دنیای ماشینی و آپارتمانی امروز، برخی را به‌شدت دچار دیر بیدارشدن نیز نموده است؛ خستگی ناشی از رفت‌و‌آمدهای طولانی، دیرخوابیدن‌ها و روبه‌روی تلویزیون خواب‌رفتن‌ها، شام‌خوردن‌های انتهای شب و مهمانی‌هایی که گاه تا پاسی از شب ادامه‌می‌یابد، همه و همه برای بیدارشدن در ساعات نخستین روز، ما را دچار مشکل می‌نماید.

اما در هر ساعت از روز که بیدار شدیم، باید خود را برای یک زندگی زیبا و دوست‌داشتنی به تمامی معنای کلمه مهیا نماییم. خوردن صبحانه‌ای هرچند مختصر، دوش‌گرفتن و تغییر هرچند اندک در پوشش و ظاهر، می‌تواند به این مهم کمک نماید که «بازسازی‌شده»، قدم در اجتماع گذاریم. اگرچه نحوه‌ی خوابیدن و تعداد ساعاتی که به بدن فرصت می‌دهیم تا نیروهای از دست‌رفته‌ی خود را بازیابی نماید، مهم است اما در همان دقایقی که بیدار می‌شویم هم می‌توانیم تغییراتی اساسی و درخور توجه در خود به‌وجود آوریم.

گوش‌دادن به خبرهای صبحگاهی رادیو، فقط چند دقیقه گوش‌دادن به یک موسیقی آرام و التیام‌دهنده، خوش‌وبش با اهل منزل، حتی قدم در کوچه نهادن به بهانه‌ی خرید نان، همه در بازیابی روحی ما تأثیر به‌سزایی می‌تواند داشته باشد که در بیش‌تر مواقع از آن غافلیم.

اگر بپذیریم که همراه‌شدن با دریای خروشان جامعه در ساعاتی می‌تواند تأثیر متقابل داشته باشد، هر کدام از ما می‌توانیم منبع بی‌کران شادی و انرژی برای اطرافیان خود باشیم؛ هم‌صحبتی شاد و پرانرژی، همکاری سرحال و بانشاط ، همسایه‌ای خوش‌رو و مهربان ، هم‌کلاسی آرام و دوست‌داشتنی، همسری مهربان و صبور ، کسانی هستند که یا با ما مواجه‌اند و یا ما دیگران را با این عناوین مواجه می‌نماییم.

آغاز هر مقوله‌ای اگر همراه با شادی و رضایت باشد، در پایان نتیجه‌ای خارق‌العاده برجای خواهد نهاد؛ پدر شاد و پرانرژی، خانواده‌ای موفق را به بیرون از خانه هدایت می‌نماید و همسری مهربان و گشاده‌رو، روزی همراه با سرور و شادی را مژده می‌دهد و فرزندان این خانواده تمام روز، منبعی تمام‌ناشدنی از شادی و نیرویی اثرگذار می‌شوند که بخشی از جامعه را متأثر از خود به‌سمت کمال پیش‌می‌برند. این اثرات در محیط جامعه، محل کار و بازخوردهای کاری، نمود عینی و مستقیم پیدا می‌نماید.

با آغازهایی عاشقانه می‌توانیم به زیباترین شکل ممکن در بهبود کیفیت روحی جامعه‌ی اطراف خود و یا دست‌کم جامعه‌ای که با ما سر و کار دارد، مفید و مؤثر باشیم.

یک لبخند، یک فنجان چای داغ، یک تکه نان تازه و چند جمله‌ی کوتاه و امیدبخش، می‌تواند صبحی دلنشین برای تمامی اطرافیان ما فراهم نماید؛ همین صبح پیش‌رو یا صبحی که فردا طلوع می‌نماید، امتحان کنید؛ معجزه‌ای خیره‌کننده پس از آن آغاز عاشقانه در انتظار شماست!
Admin بازدید : 106 جمعه 29 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
عاشقانه ترین دیوار دنیا !!
اول : در یكی از محله‌های مركزی شهر پاریس، دیواری وسیع جا خوش كرده است كه سرامیك‌هایی لاجوردی تنش را پوشانده‌اند و روی آن با 300 زبان زنده دنیا بیش از هزار بار به رنگی سپید نوشته شده است: «دوستت دارم»
سهم ما ایرانی‌ها هم، دو تا از آن دوستت دارم‌هاست كه یكی از آنها بالای دیوار قرار گرفته است و دیگری تقریبا در مركزش.
 
دوستت دارم‌های ایرانی جای خوبی قرار گرفته‌اند و چشم هر گردشگری دست‌كم یك بار آنها را می‌بیند، شاید به این دلیل كه خط ایرانی زیباست، شاید هم به این خاطر كه ما ایرانی‌ها به عاشقی معروفیم.

ما عشق را نسل به نسل در روح یادگاری‌های‌مان دمیده‌ایم، عشق اگر نبود، هنرهایمان ماندگار نمی‌شد، ادبیاتمان شكل نمی‌گرفت و بناهای تاریخی‌مان استوار نمی‌ماند، عشق اگر نبود دریا دریا گلزار شهدا و مفقودالاثر و جانباز نداشتیم و شاید اصلا ایرانی هم وجود نداشت چه، عشق، به همه آنها كه به آن باور دارند، طعم جاودانگی می‌چشاند.

آن كه این دیوار را بنا كرده، حتما می‌دانسته است كه بازدیدكنندگانش، «دوستت دارم» را به همه زبان‌های دنیا نمی‌دانند، اما مطمئن بوده است كه جادویی در این چند كلمه نهفته است كه حتی بدون فهمیده شدن معنایش، چشم‌ها را می‌نوازد.

دوم : مثل خیلی از اهالی پایتخت، كلاف سردرگم ترافیك و گرانی كرایه تاكسی‌ها، توفیقی اجباری نصیبم كرده است كه خیلی از روزهای هفته را، از محل كار تا خانه دو سه ساعتی پیاده‌روی كنم و هر روز، خواسته یا ناخواسته، چشم‌هایم بارها و بارها، روی آدم‌ها و بیشتر از آنها، خانه‌ها بگردد.

شهر من، به جز چند محله قدیمی كه هنوز بافت تاریخی‌شان را حفظ كرده‌اند، رویش هندسی نامنظمی از آهن و سنگ و آجر و شیشه است كه به هم پیچیده‌اند، در هم گره خورده‌اند، قد كشیده‌اند و در دودی غلیظ آرام گرفته‌اند تا شهری را بسازند كه اجزایش و بخصوص خانه‌هایش هیچ همخوانی با هم ندارند و تقلید كوركورانه معماریشان از معماری غربی، جای خالی معماری سنتی و زشتی و آلودگی دیوارهایش، چشم‌ها را خسته می‌كند.

سوم: غرضم از نوشتن ماجرای دیوار دوستت دارم این نیست كه بگویم ما ایرانی‌ها هم به دیواری مانند آن نیاز داریم، هر چند كه اگر آن را داشتیم، دلمان خوش‌تر بود، اما حرفم این است كه شهر ما، به پایتخت ایرانی‌های عاشق نمی‌ماند، اینجا شهری است كه دیوارهایش «دوستت دارم» را فریاد نمی‌زنند، شهری كه «دوستت دارم» را كم دارد.
Admin بازدید : 114 جمعه 29 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
معنی زیبای عشق از زبان بچه ها
گروهی متخصص و محقق در یک تحقیق سوالی ازگروهی کودک خردسال پرسیده بودند که پاسخهای که بچه ها دادند عمیق تر و متفکرانه تر از تصورات بود .

سوال این بود : معنی عشق چیست ؟

بیلی – 4 ساله ..... وقتی کسی شما رو دوست داره ! اسم شما رو متفاوت از بقیه می گه. وقتی اون شما رو صدا می کنه احساس می کنی که اسمت از جای مطمئنی به زبون آورده شده .

زبکا – 8 ساله ..... مادر بزرگ من از وقتی آرتروز گرفته نمی تونه خم بشه وناخن هاش رو لاک بزنه پدر بزرگم همیشه این کار رو براش می کنه حتی حالا که دستهاش آرتروز گرفتن .

این عشقه.

کارل – 5 ساله ..... عشق موقعی که دختره عطر میزنه و پسره هم ادکلن ! و دو تای می رن بیرون تا همدیگرو بو کنن ..

کریستی -6 ساله ..... عشق وقتیه که شما برای غذا خوردن می رین بیرون و بیشتر سیب زمینی سرخ شده خودتون رو می دهید به دوستتون بدون اینکه از اون انتظار داشته باشید که کمی از غذای خودشو بده به شما .

دنی – 7 ساله ..... عشق یعنی وقتی که مامان من برای بابام قهوه درست می کنه و قبل از اینکه بدش به بابا امتحانش می کنه تا مطمئن بشه که طعمش خوبه .

تری – 4 ساله ..... عشق اون چیزیه که لبخند رو وقتی که خسته ای به لبت میاره .

امیلی – 8 ساله ..... عشق وقتیه که شما همش همدیگه رو می بوسید بعد وقتی از بوسیدن خسته شدید هنوز دوست دارید با هم باشید پس بیشتر با هم حرف می زنید .مامان بابای من دقیقا اینجورین.

بابی – 7 ساله ..... عشق همون باز کردن کادوهای کریسمسه به شرطی که یه لحظه دست نگه داری و فقط با دقت گوش کنی.

نیکا – 7 ساله ..... اگه میخوای دوست داشتن رو بهتر یاد بگیری باید از دوستی که بیشتر از همه ازش متنفری شروع کنی.

نوئل -7 ساله ..... عشق اون موقعس که تو به پسره می گی از تی شرتش خوشت اومده بعد اون هر روز همونو بپوشه .

تامی -6 ساله ..... عشق مثله یه پیرزن کوچولو و یه پیرمرد کوچولو می مونه که هنوز با هم دوست هستن حتی بعد از اینکه همدیگر رو خیلی خوب می شناسن .

کیندی – 8 ساله ..... موقع تکنوازی پیانو .من تنهای روی سن بودم و خیلی هم ترسیده بودم . به تمام مردمی که منو نگاه می کردن نگاه کردم و بابام رو دیدم که وول میخوره و لبخند می زد اون تنها کسی بود که این کار رو میکرد . من دیگه نترسیدم .

کلر -6 ساله ..... مامانم منو بیشتر از هر کس دیگه ای دوست داره چون هیچ کس دیگه ای شبها منو نمی بوسه تا خوابم ببره .

الین – 5 ساله ..... عشق اون موقعی هست که مامان بهترین تیکه مرغ رو میده به بابا .

گریس – 7 ساله .....  عشق زمانیه که مامان بابا رو خندان می بینه و بهش میگه که هنوز هم از رابرت ردفورد خوش تیپ تره .

لورن – 4 ساله ..... می دونم که خواهر بزرگترم منو خیلی دوست داره بخاطر اینکه تمام لباسهای قدیمی خودشو میده به من و خودش مجبور می شه بره بیرون تا لباسهای جد بگیره .

کارل – 7 ساله ..... وقتی شما کسی رو دوست دارید موقع حرکت از مژه هاتون ستاره های کوچولویی خارج می شن .

مارک – 6 ساله ..... دوست داشتن اون وقتی هست که مامان صدای بابا رو موقع دستشوی می شنود ولی به نظرش چندش آور نمیاد.
Admin بازدید : 121 جمعه 29 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
جمله بسیار زیبای دوستت دارم به 24 زبان مختلف دنیا
1- افغانی ……….……..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom

2- انگلیسی …………….……..آی لاو یو!……………………!I love you

3- ایتالیایی …………………………تی آمو!……………………..!Ti amo

4- اسپانیایی ………………….ته کویرو !………………………!Te quiro

5- آلمانی ………….…….ایش لیبه دیش!………………!Isch liebe dich

6- آلبانی ………….……………..ته دوه!…….………………….!Te dua

7- ترکی …….…………..سنی سویوروم!……………..!Seni seviyurom

8- پرتغالی ….…………….…….او ته آمو!………………….!Eu te amo

9- چینی ……….……………..وو آی نی!………………………!Wo ai ni

10- چکی ……..……….………میلوجی ته!…………………….!Miluji te

11- روسی ………………یا تبیا لیوبلیو!………………!Ya tebya liub liu

12- ژاپنی ……….…………آیشیتریو !…………….…………!Aishiteru

13- سویدی ….………یاگ السکار دای!……..………….!Yag Elskar dai

14- صربستانی …..……………….ولیم ته!……………………!Volim te

15- عربی ……..…………..انا بحیبک!…….………….!Ana Behibbek

16- فارسی..….…….….دوست دارم!……………….…..!Dooset daram

17- فرانسوی ……..……….ژ ت آیمه!…………………….….!Je t aime

18- فیلیپینی ….….………..ماهال کیتا!……………………..!Mahal kita

19- کره ای …………..سارانگ هیو!…………………….!Sarang heyo

20- لهستانی ….…………کوهام چو!……………………!Koham chew

21- مجارستانی..…………..سرتلک!…. ……………………..!Szeretlek

22- ویتنامی …….……….آن یه و ام!……………………..!An ye u em

23- یونانی ……..………….سغه پو!………………………!Sagha paw

24- یوگسلاوی ……………….یا ته وولیم!…………………….!Ya te vol
Admin بازدید : 124 جمعه 29 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
داستان غم انگیز مانکن سرشناس استرالیایی+عکس
به گزارش ایران ناز میرا نداکر  مانکن سرشناس استرالیایی در یک مصاحبه احساساتی و در حالی که سعی می کرد جلوی سرازیر شدن اشک هایش را بگیرد اعلام کرد یکی از نام های میانی پسر خود را از نام دوست پسرش که در سن 15 سالگی در یک تصادف رانندگی کشته شد، برداشته است.
 
داستان غم انگیز مانکن سرشناس استرالیایی +عکس ، www.irannaz.com

کریستوفر میدلبروک  18 ساله در سال 1999 در یک اثر تصادف در گذشت. میرانداکر 28 ساله که اکنون با یکی از ستاره های هالیوود، ارلاندو بلوم  ازدواج کرده است نام پسر خود را  فلین کریستوفر بلانچارد کپلند بلوم گذاشته است.

او اظهار داشت:  کریستوفر اولین شخصی بود که عاشقانه دوستش داشتم. اون زمان ما نوجوانی بیش نبودیم ولی تصمیم گرفته بودیم با یکدیگر ازدواج کنیم و چند بچه داشته باشیم.
 
داستان غم انگیز مانکن سرشناس استرالیایی +عکس ، www.irannaz.com

او خیلی ناگهانی رفت و باعث شوکه شدن همه شد . اسم میانی  فلین  به خاطر زنده نگه داشتن یاد اوست . بعد از مرگش نامه ای به او نوشتم و به او قول دادم نام اولین فرزندم را کریستوفر بگذارم تا به این نحو عشق و علاقه خود را به او ثابت کنم. و خوشبختانه اورلاندو نیز با تصمیم من مخالفی نکرد.

کر همچنین در مورد داشتن فرزندان بیشتر گفت. همیشه فکر می کردم من سه تا بچه خواهم داشت ولی در حال حاضر از داشتن یک بچه هم راضی هستم و باید دید تا بعد چه می شود.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما در مورد مطالب سايت فسقلي ها چيست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 188
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 26
  • آی پی امروز : 76
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 105
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 153
  • بازدید ماه : 153
  • بازدید سال : 4,524
  • بازدید کلی : 68,822